English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (1018 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
drop U قطره سقوط کردن کم کنید
dropped U قطره سقوط کردن کم کنید
dropping U قطره سقوط کردن کم کنید
drops U قطره سقوط کردن کم کنید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gutters U اب رودار کردن قطره قطره شدن
gutter U اب رودار کردن قطره قطره شدن
Many a little makes a mickle . U قطره قطره جمع گرددوانگهی دریا شود
paradrag drop U سقوط ازاد از ارتفاع کم سقوط با چتر کمکی
repeat U بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
repeats U بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
nosedives U سقوط کردن
crashes U سقوط کردن
aborted U سقوط کردن
crash U سقوط کردن
crashing U سقوط کردن
crashingly U سقوط کردن
tailspin U سقوط کردن
fall U سقوط کردن
crashed U سقوط کردن
wipe out U سقوط کردن
aborting U سقوط کردن
nosedived U سقوط کردن
abort U سقوط کردن
lapse vi U سقوط کردن
aborts U سقوط کردن
nosediving U سقوط کردن
nosedive U سقوط کردن
crashes U سقوط کردن هواپیما
crashing U سقوط کردن هواپیما
crash-land U سقوط کردن هواپیما
crash-landing U سقوط کردن هواپیما
crash U سقوط کردن هواپیما
crashingly U سقوط کردن هواپیما
crash-landed U سقوط کردن هواپیما
crashed U سقوط کردن هواپیما
crash-lands U سقوط کردن هواپیما
crash land U سقوط کردن هواپیما
aborting U سقوط کردن موشک یا هواپیما
aborted U سقوط کردن موشک یا هواپیما
abort U سقوط کردن موشک یا هواپیما
falling of the womb U سقوط کردن پائین افتادگی
aborts U سقوط کردن موشک یا هواپیما
adds U اضافه کنید زیاد کنید
adding U اضافه کنید زیاد کنید
add U اضافه کنید زیاد کنید
slump U یکباره فرو ریختن سقوط کردن
slumped U یکباره فرو ریختن سقوط کردن
slumping U یکباره فرو ریختن سقوط کردن
slumps U یکباره فرو ریختن سقوط کردن
precipitated U سر اشیب تند داشتن ناگهان سقوط کردن
precipitate U سر اشیب تند داشتن ناگهان سقوط کردن
precipitates U سر اشیب تند داشتن ناگهان سقوط کردن
precipitating U سر اشیب تند داشتن ناگهان سقوط کردن
prescan U خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید
identifying U مشاهده کردن شناسایی کنید
identified U مشاهده کردن شناسایی کنید
identifies U مشاهده کردن شناسایی کنید
adjusts U میزان کردن تنظیم کنید
adjusting U میزان کردن تنظیم کنید
identify U مشاهده کردن شناسایی کنید
cancelling U لغو کردن دستور قبلی رالغو کنید
cancel U لغو کردن دستور قبلی رالغو کنید
cancels U لغو کردن دستور قبلی رالغو کنید
rig the ship U فرمان ناو را برای بازدیداماده کنید اماده کردن ناوبرای بازدید
collapsed U متلاشی شدن دچار سقوط واضمحلال شدن غش کردن
collapsing U متلاشی شدن دچار سقوط واضمحلال شدن غش کردن
collapses U متلاشی شدن دچار سقوط واضمحلال شدن غش کردن
collapse U متلاشی شدن دچار سقوط واضمحلال شدن غش کردن
gutta U قطره
glob U قطره
drops U قطره
gutty U قطره قطره
dropping U قطره
dripping U قطره
dropped U قطره
drop U قطره
driblet U قطره
drib U یک قطره
goblet U قطره
globs U قطره
drop point U قطره
droppings U قطره
minims U قطره
gobbet U قطره
blob U قطره
blobs U قطره
goblets U قطره
gobbets U قطره
Drop by drop . I n drops. U قطره قطره
minim U قطره
dropping tube U قطره چکان
dropwise U قطره وار
eardrop U قطره گوش
droplets U قطره کوچک
raindrop U قطره باران
droplet U ریز قطره
droplet U قطره کوچک
droplets U ریز قطره
the very last drop U اخرین قطره
teardrop U قطره اشک
teardrops U قطره اشک
guttula U قطره خرد
guttiform U قطره مانند
dropper U قطره چکان
droppers U قطره چکان
drip pan U قطره چکان
raindrops U قطره باران
drops {pl} U قطره والریان [داروسازی]
valerian U قطره والریان [داروسازی]
glob U قطره کوچک گلبول
eyedropper U قطره چکان چشم
globs U قطره کوچک گلبول
oil drop experiment U آزمایش قطره روغن [فیزیک]
Eye ( ear , nose ) drops . U قطره چشم ( گوش و بینی )
millikan oil drop experiment U ازمایش قطره روغن میلیکان
collyrium U دوای قطره برای چشم
a drop in the ocean <idiom> U قطره ای دردریا [بسیار نا چیز] [اصطلاح]
Only a drop in the bucket ( ocean) . U قطره ای دردریا است (بسیار نا چیز )
He emptied the glass to the last drop . U لیوان را تا آخرین قطره خالی کرد
dropped U سقوط
elapses U سقوط
prolapsus U سقوط
drop U سقوط
elapsing U سقوط
chute U سقوط
prolapse U سقوط
nosediving U سقوط
nosedives U سقوط
falling U سقوط
dropping U سقوط
chutes U سقوط
drops U سقوط
nosedive U سقوط
nosedived U سقوط
elapse U سقوط
crack-up U سقوط
collapses U سقوط
fall U سقوط
collapsing U سقوط
tailspin U سقوط
come down U سقوط
crashing U سقوط
crashingly U سقوط
low dwon U سقوط
downcome U سقوط
downfall U سقوط
crack up U سقوط
crash U سقوط
crashed U سقوط
collapse U سقوط
crashes U سقوط
collapsed U سقوط
gastroptosis U سقوط معده
free fall U سقوط ازاد
drops U چکه سقوط
drops U افت سقوط
arrests U جلوگیری از سقوط
dropping U افت سقوط
arrested U جلوگیری از سقوط
discharge of an obligation U سقوط تعهد
arrest U جلوگیری از سقوط
falling U سقوط کننده
chute U ریزش با سقوط
fall velocity U سرعت سقوط
chutes U سقوط انحطاط
lapse inconduct U سقوط در رفتاروکردار
chutes U ریزش با سقوط
termination of obligations U سقوط تعهدات
fall U افت سقوط
break down U سقوط ناگهانی
stumbling block U سبب سقوط
stumbling blocks U سبب سقوط
prolapse of the uterus U سقوط رحم
loss U گریز سقوط
velocity of fall U سرعت سقوط
chute U سقوط انحطاط
drop U افت سقوط
dropped U چکه سقوط
dropped U افت سقوط
drop U چکه سقوط
dropping U چکه سقوط
pash U سقوط برف سنگین
proctoptosis U سقوط روده راست
plumper U دروغ صرف سقوط
free type parachute U چتر سقوط ازاد
drop hammer U چکش سقوط ازاد
prolapse of the uterus U درامدگی سیبک سقوط زهدان
meteor shower U سقوط پیاپی شهابهای ثاقب
high velocity drop U بارریزی با سرعت سقوط زیاد
skidded U راه شکست مسیر سقوط
dropping ball viscosimeter U گرانروی سنج با سقوط گلوله
lysis U سقوط وزوال تدریجی مرض
meteoric shower U سقوط پیاپی شهابهای ثاقب
skids U راه شکست مسیر سقوط
plunged U سقوط سنگین فرو بردن
plunges U سقوط سنگین فرو بردن
dTbGcles U سقوط ناگهانی حکومت و غیره
plunge U سقوط سنگین فرو بردن
debacle U سقوط ناگهانی حکومت و غیره
skid U راه شکست مسیر سقوط
skidding U راه شکست مسیر سقوط
debacles U سقوط ناگهانی حکومت و غیره
crashes U سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
crashingly U سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
Recent search history Forum search
1Potential
1strong
1 In this step that is all information in our hand, you are kindly requested to quote based on rough estimate price in this step.
1To be capable of quoting
1set the record straight
2مهرآسا
1ICR
1Arousing
1معنی لغوی کیسینگ در رشته مهندسی آب چیست؟
1The more you care
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com